loading...
کافه ی عاشقی

علی خوشگل بازدید : 8 پنجشنبه 27 تیر 1392 نظرات (0)


الو؟؟...خونه خدا؟؟خدایا نذار بزرگ شم

الو..الو..سلام

کسی اونجا نیست؟؟

مگه اونجا خونه خدا نیست؟؟

پس چرا کسی جواب نمیده؟؟

یهو یه صدای مهربون..مث اینکه صدای فرشتس..:: بله.با کی کار داری کوچولو؟؟

خدا هست..باهاش قرار داشتم..قول داده حتما امشب جوابمو بده..


بگو من میشنوم:کودک متعجب پرسی:مگه تو خدایی.. من با خدا کار دارم..

هر چی می خوای به من بگو قول میدم به خدا بگم..

صدای بغض الودش اهسته گفت:یعنی خدا منو دوست نداره...

فرشته ساکت موند بعد از مکثی نچندان طولانی: مگه کسی میتونه تو رو دوست نداشته باشه؟؟

بلور اشکی که در چشمانش حلقه زده بود..با فشار بغض شکست و بر روی گونه اش غلطید

با همان بغض گفت:اصلا خدا باهام حرف نزنه گریه میکنما.....!!

بعد از چند لحظه هیاهوی سکوت...

بگو زیبا بگو هر انچه را که بر دل کوچکت سنگینی میکند بگو..

بلند بلند گریه کرد و گفت:

خداجونم خدای قشنگم می خواستم بهت بگم نذار من بزرگ شم

تو رو خدا قسمت میدم...

چرا؟؟این مخالف تقدیره؟؟چرا دوس نداری بزرگ بشی؟؟

اخه خدا من خیلی دوست دارم اگه بزرگ شم نکنه مثل بقیه.....


فراموشت کنم!!

نکنه یادم بره یه روزی بهت زنگ زدم.. نکنه یادم بره هر شب باهات قرار داشتم

مثل خیلی ها که بزرگ شدن و حرفه منو نمیفهمن

خدا پس از تموم شدن گریه های کودک گفت:

ادم..محبوب ترین مخلوق من..چه زود خاطراتش را به ازای بزرگ شدن فراموش میکنه..

کاش همه مثل تو به جای خواسته های عجیب منو از خودم طلب می کردند..

تا تمام دنیا در دستشان جا میگرفت..

کاش همه مثل تو منو برای خودم و نه برای خود خواهیشان میخواستند..

دنیا برای تو کوچک هست..

بیا تا برای همیشه کوچک بمانی و هرگز بزرگ نشوی..

کودک کنار گوشی تلفن در حالی که لبخند بر لب داشت در خواب فرو رفت


علی خوشگل بازدید : 12 پنجشنبه 27 تیر 1392 نظرات (1)


برای دوست داشتنت..


محتاج دیدنت نیستم


اگر چه نگاهت ارامم می کند


محتاج سخن گفتن با تو نیستم..


اگر چه صدایت دلم را می لرزاند


محتاج شانه به شانه بودنت نیستم..


اگر چه برای تکیه کردن..


شانه ات محکم ترین و قابل اطمینان ترین هست...


دوست دارم..


نگاهت کنم...صدایت را بشنوم..به تو تکیه کنم


دوست دارم بدانی حتی اگر کنارم نباشی


باز هم


نگاهت میکنم


صدایت را میشنوم... به تو تکیه می کنم


همیشه با منی


و همیشه با تو هستم


هر جا که باشی ....

علی خوشگل بازدید : 5 پنجشنبه 27 تیر 1392 نظرات (1)


حالی پریشان دارم.غصه ای بی پایان دارم


انگار گذشته های تلخ از خاطرم رفتنی نیست


ان صحنه تلخ عشق فراموش شدنی نیست


کاش در دلم چیزی نماند از قصه تلخ عشق


گهگاهی که تنها هستم اشک میریزم و خودم را سرزنش می کنم


با خودم می گویم روزی از یادم میرود خاطرات تلخ


اما انچه می گویم تنها برا ارامش این دل نیست


از درون قلبم چه خبر؟خبری نیست جز غوغای غمها


حالی پریشان دارم.غمی بی پایان دارم


انگار باید پا به پای خاطرات سوخته سوخت...


اینها همه تقدیر و سرنوشت من است


بیخیال دنیا..حال من همیشه پریشان است


تعداد صفحات : 2

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    نظر شما در مورد این وبلاگ چیست؟؟
    اگر دونفر لب پرتگاه باشن و تو فقط بتونی یکی رو نجات بدی کدوم یکی رو نجات میدی؟؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 14
  • کل نظرات : 11
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 1
  • آی پی دیروز : 13
  • بازدید امروز : 3
  • باردید دیروز : 14
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 18
  • بازدید ماه : 18
  • بازدید سال : 27
  • بازدید کلی : 852
  • کدهای اختصاصی

    Mohsen Yeganeh


    فال انبیاء

    

    وبلاگ اسکین

    98love

    با کليک بر روي +1 ما را در گوگل محبوب کنيد http://ali-marmari-love.rozblog.com/ site.htm

    سایت عاشقانه 98 لاو

    98love